آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

96/12/3

امروز فکر کنم بهترین روزت بود کلی عشق و حال کردی رفتیم لب دریا نشوندیمت موج که میزد آب میخورد بهت کلی ذوق کردی تازه کلی هم شن بازی کردی شنها رو بر داشتی تا ازت غافل میشدم میکردی دهنت اصلا یه وضعیتی به سختی جلوتو میگرفتم تو دهنت نکنی میکشوندمت کنار جیغ میزدی که میخوای تو آب باشی آخرش انقدر آب بازی کردی خسته شدی تو ساحل 3 ساعتی خوابیدی
5 اسفند 1396

96/12/2

امرووز رفتیم قنات کاریزما کیش بعد رفتیم درخت سبز تو خیلی بهت خوش گذشت ولی چون امروز کالسکه نزاشتن ببریم خیلی خسته شدی 
5 اسفند 1396

96/12/1

امروز داریم میریم کیش ساعت 5 رسیدیم تا 3 روز دیگه هستیم دیگه حسابی شیطونی کزدی تو حیاط هتل حسابی کیف داری میکنی آبنمای خیلی قشنگ وسط حیاطه ذوق میکنی سمت آب میدویی تا بچه کوچیک میبینی میدویی سمتشون بیچاره ها از دستت فرار میکنن میدویی میری بغلشون کنی و ذوق میکنی آخه تو خیلی مهربونی هرکی تورو میبینه عاشقت میشه همش میگن بزار از پسرتون فیلم بگیریم ماشالله چقدر شیرینه مامانی روز آخر هم تو آتلیه خود هتل ازت عکس گرفتیم خیلی عالی شدی   ...
5 اسفند 1396

96/11/26

قشنگم امروز کتونی پات کردم که دیگه یاد بگیری با کفش راه بری اولش یخورده میترسی پاهاتو باز میزاری راه میری یذره راه رفتی نشستی ولی دیگه کلی خوشت داره میاد کتونیت هم قشنگه زیرش چراغ داره عمه سارا برا تولدت گرفته بود ...
5 اسفند 1396

96/11/24

مامانی یه دستگیره دارم مدل ماکارونیه رشته رشته است مثلا گربه است میارم تو صورتت میگم میو تو هم یاد گرفتی همش میگی میو.... خیلی جالبه دارم میبرم بخوابونمت تاریکه همه جا رفتی دستگیره رو برداشتی میگی میو یعنی منتظری بیام باهات بازی کنم
25 بهمن 1396

96/11/23

امروز پنجمین دندونت در اومد الان 3 تا دندون پایین داری 2 تا بالا موش موشی شدی ...
25 بهمن 1396

کارهای با مزه

وقتی دراز میکشم سریع میای لم میدی رو من انگار کلی خسته ای  تا رختخواب میبینی تا بالشت میبینی سریع سرتو میزاری روش لم میدی باورت میشه حتی سرتو رو عروسکای نرم میزاری میخوابی شبا وقتی رو تختت خوابیدی هر شب نصف شب ساعت  3 به بعد عین قورباغه با چشم بسته خودتو از اون بالا پرت میکنی رو من کار جدیدی که یاد گرفتی اینه که چشماتو میبندی شروع میکنی دویدن کلی ذوق میکنی کلی هم میخوری زمین ...
21 بهمن 1396

96/11/19

مامانم قشنگم امروز چهارمین دندونت هم در اومد دومین دندون بالا سمت راست
21 بهمن 1396

96/11/13

گلپسرم وقتی باهات کلاغ پر بازی میکنم انگشتتو مثل من میاری بعد انگشت منو میگیری میبری بالا  لی لی حوضک میگم انگشتتو میاری رو کف دستم بعد انگشتامو دونه دونه میدی بالا تازه چند از دو روز بعد شروع کردی گفتی لی لی لی لی
21 بهمن 1396

96/11/11

عشق مامانی شیطونک مامانی امشب اومدیم خونه عمو مهدی دوست بابا یاسر آخه اونا هم یه پسر خوشگل مثل تو دارن به اسم یونا تا رسیدیم یه نگاه به کل خونه کردی شروع کردی به شیطنت اصلا تو هیچوقت غریبی نمیکنی یخورده بدو بدو میکنی یخورده یونا کوچولو رو دیدی ذوق کردی میرفتی سمتش حسابی بهت خوش گذشت  ...
21 بهمن 1396