97/10/15
امروز من تنهات گذاشتم پسرم اومدم خوزستان ماموریت تو رفتی خونه مامان سیما 4 روز اونجا بودی اولش دلتنگی نکردی ولی بعدش چرا من هم تند تند بهت زنگ میزدم هم تلفنی هم تصویری تو هم اصلا دل نمیکندی همش میخوای حرف بزنی عمه سوده یبار بردتت پارک بابا یاسرم یبار بردت پارک ولی من که خیلی دلم برات تنگ شده از اهواز برات یه کفش قشنگ با یه بارونی گرفتم کلی هم دوستش داری همش کفشتو میاری که پات کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی