96/10/29
امروز رفتیم خیابون بهار برات صندلی ماشین گرفتیم اولش چون شب بود گذااشتیمت داخلش کلی گریه کردی ولی 2 روز بعد وقتی سوارت کردم صدات در نمیومد انگار رو تخت پادشاهی نشستی کلی کیف کردی بیرون رو نگاه میکردی همچین قیافه گرفتی که نگو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی