97/3/3
امروز با مداد رنگی تو دفتر نقاشیت نقاشی کشیدی عمه سوده جون برات دفتر و مداد رنگی گرفته بود شب هم رفتیم خونه عمو حسین و طوبی جون تولد انقدر آقا بودی که همه کیف کردن با اینکه صدا روشن بود و رقص نور بود صدات در نیومد آقا بودی مثل همیشه تو اون همه صدا هم راحت گرفتی خوابیدی
مثل همیشه همه عاشقت شدن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی