آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

96/6/3

قشنگ مامان . آقا پسری مامان . شاهزاده مامان و بابا امروز مزه اولین خرما رو چشیدی مهربون من هرچقدر بگم من و بابایی دوستت داریم کم گفتم تو هر غذایی میخوری ما لذت میبریم بیا بغلم عشقم ...
14 شهريور 1396

96/6/2

دمر خوابیدی به جای سینه خیز به جلو شروع کردی عقبکی رفتن ...
14 شهريور 1396

96/5/27

امروز جمعه عصر  با بابا یاسر رفتیم کن سولوقون تو خیلی  درخت و گل و گیاه دوست داری مثل مامان مهسا تو خودت گل گلهایی زیباترین غنچه مامان و بابایی که هر روز به زندگیمون طراوت بیشتری میبخشی ...
14 شهريور 1396

96/5/22

امروز خیلی خوب بود یدفعه شروع کردی به بابا بابا گفتن نمیدونی بابا یاسر چقدر خوشحاله بابایی خیلی تورو دوست داره پسرم
14 شهريور 1396

96/5/20

آب طالبی و کدو حلوایی رو شروع کردی به خوردن از کدو حلوایی خیلی خوشت اومد کلی خوردی پسرک من
14 شهريور 1396

96/5/19

با نیما جون پسرخاله نانازی و دیبا و خاله مصی بردیمت پارک نهج البلاغه کلی کیف کردی و با نیما خوشحال بودی ...
14 شهريور 1396

96/5/9

برای بابا ابراهیم پاچه مختیم تو هم نصف کاسه آب پاچه خوردی اصلا فکرشو نمیکردم انقدر دوست داشته باشی 2 روز بعدش هم آب آناناس و آب انبه خوردی 
14 شهريور 1396

96/5/5 جشن هفت ماهگی

من و بابا یاسر چهارم هر ماه که میشه برات جشن تولد میگیریم جشن هفت ماهگیت رو روز پنجشنبه با عمو پیام جشن گرفتیم ...
10 مرداد 1396

96/5/5

تو سوپت عدس و ماش اضافه شد دیگه غذاهات تغییر کرد آب هویج و سیب خوردی . زرده تخم بلدرچین بهت دادم خوردی شاهزاده من 2 روز بعد هم دل رو زدم به دریا داخل سوپت آب پاچه ریختم خوردی و کلی خوابیدی عین بزرگا که کله پاچه میزنن بعدش سنگین میشن یه دل سیر میخوابن
10 مرداد 1396