آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

1402/4/22

امشب بابا یاسر حالش بد شده اومدیم بیمارستان شما انقدر مهربونی کلا رو تخت بیمارستان کنار یاسر خوابیدی مواظب هم هستی به دستش که سرم وصله بدنت نخوره قربون اون مهربونیت برم من گفتم بیا ببرم برسونمت خونه بابایی میگی نه منو با اسنپ بفرست یاسر تنها نمونه تو بمون پیش بابا یاسر ...
22 مرداد 1402

1402/4/15

امروز تولد مانیا هست تو خونه بابا ابراهیم ، کلی میرقصی رقص ماکارنا و رقص چاقو / دوستای مانیا هم هستن ...
22 مرداد 1402

1402/4/4

پسرک خوشتیپ من خیلی خوشتیپ هستیا لباس نارنجی سونیک خریدی کلی هم بهت میاد ...
22 مرداد 1402

1402/4/2

امروز اومدیم دیدن نمایشگاه نقاشی مانیا  ، خیلی تابلوهای قشنگی کشیده برا مانیا خودت رو کارت انگلیسی نوشتی هدیه دادی ...
22 مرداد 1402

1402/4/1

تو جشن بابت فارغ التحصیلی خانم حسنی بهت هدیه داد به اسم جشن الفبا / لوح تقدیر هم دادن مامان سیما هم بهت کفش داد / ما هم بهت تفنگ هدیه دادیم
22 مرداد 1402

1402/4/1

امروز جشن فارغ التحصیلی پیش دبستانی هست تمام بچه های آموزشگاه هستن کلی شعر میخونید ای ایران و یار دبستانی من کلی هم شعرهای انگلیسی میخونی خیلی هم خوشتیپ شدی قشنگ مامان ...
22 مرداد 1402

1402/3/31

امروز برات یه جوجه خریدم خیلی بامزه هست خیلی زبل و زرنگه فقط دنبال توئه هرجا میری پشت سرت میدوئه شب میاری رو تخت باهات بخوابه بهش هندونه هم میدی میخوره اسمش رو گذاشتی اصغر ...
22 مرداد 1402

1402/3/28

فوتبال که میری یه دوست داری به اسم سامیار خیلی دوست داره کلا موقع فوتبال تورو میبینه ذوق میکنه کلا کنار توئه مربی همش شما رو از هم جدا میکنه ...
22 مرداد 1402