آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

97/4/25

مامانی امروز دهمین دندونت دراومد مبارکت باشه امروز ماشن لباسشویی آب میداد خراب شده تو هم که عشق آب بازی بدو بدو اومدی کف آشپزخونه آب بازی کنی دیگه مجبور شدم گذاشتمت تو حموم آب بازی کردی ...
17 مرداد 1397

97/4/22

امروز برا اولین بار رو صندلی بغل ماشین کنار راننده نشستی کمربندت رو هم بستم دیگه بزرگ شدی آقا شدی برا خودت ...
17 مرداد 1397

97/4/21

امروز اولین بار بردمت آرایشگاه زنانه تو سالن بازی میکردی میپریدی ذوق میکردی . امروز برا اولین بار هم دوغ خوردی کلی خوشت اومد
17 مرداد 1397

97/4/20

امروز بردمت ارک یونا دوستت هم اومد کلی تاپ بازی کردی سرسره بازی همش هم از سرسره میری بالا میرفتی بالای راهرو سرسره میپری اینور میپری اونور تازه یه کار دیگه دور پارک دیوار کوتاهه خودتو کشوندی رفتی بالای دیوار راه رفتی شوکه بودم شیطونک کلی ذوق میکنی تا پارک رو میبینی ذوق میکنی میگی بییییم یعنی بریم امروز بلال هم برا اوبین بار خوردی کلی خوشت اومد  ...
17 مرداد 1397

97/4/18

امروز بابا یاسر داشت میرفت باشگاه تورو انداختیم تو ساک ورزشی بابا تازه پاهاتو رو هم انداخته بودیب  عصری هم رفتیم بوستان کلی تو شهربازی توپ بازی کردی توپها رو همش مینداختی بیرون اصلا وسط تپ گم میشدی ...
17 مرداد 1397

97/4/17

مامانی خیلی دوست داری خودت غذا بخوری هروقت بهت غذا میدم یه ظرف غذا هم جلوت میزارم خودت میخوری قاشق میکنی تو ماست میخوری تا میگم به منم بده قاشق رو میکنی دهن من میگی هاممم  ...
17 مرداد 1397

97/4/16

با بابا یاسر پشت فرمون میشینی رانندگی میکنی تازه بشگن زدن هم یاد گرفتی / امروز رفتی تو سینی نشستی نیم وجبی / یه کار بامزه که انجام میدی اینه که صندلی دوچرخت رو  برمیداری میری تو خود دوچرخت می ایستی حرکت میکنی ...
17 مرداد 1397

97/4/14

امروز واکسن یک سال و نیمتو زدیم انقدر که تو آقائی با گوشی سرگرمت کردی اصلا نفهمیدی کی به دستت امپول زدن بعدش بردیمت پارک
17 مرداد 1397

97/4/12

امشب خونه مامان سیما رومیزیشون رو انداختی زمین مثلا جانمازه حالت خوابیده و سجده رفتی عزیزم ...
17 مرداد 1397

97/4/10

امروز چشمک زدن یاد گرفتی 2 تا چشماتو خیلی بامزه جمع میکنی
17 مرداد 1397