آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

96/7/21

عاشق اینی که بابا یاسر تخمه بشکونه وقتی تق تق صدا میده کیف میکنی امروز بابا یاسر داشت تخمه هندونه میخورد انقدر تو دهنش نگاه کردی که مجبور شد یذره بده بخوری اولین باری بود که تخمه هندونه خوردی کلی هم خوشت اومد
24 مهر 1396

96/7/18

دیگه کم کم داری چهار دست و پا رو یاد میگیری یذره خودتو بلند میکنی هول میدی جلو یخورده خیز بر میداری جالبه زحمت میکشی چند قدم میری جلو دوباره همونو بر میگردی عقب ...
24 مهر 1396

96/7/15

امروز خونه مامان سیما سوپ خودتو نخوردی سر سفره کلی باهاشون فسنجون خوردی .پسری من عصری اومدیم خونه پستونکتو خودت از زمین برداشتی گذاشتی دهنت شروع کردی به خوردن نمکدون من
24 مهر 1396

96/7/14

دارم تو آشپزخونه غذا درست میکنم تو هم تو حال بازی میکنی یدفعه دیدم نیستی نگو آقا خزیده و قل خورده رفته زیر مبل ...
24 مهر 1396

96/7/13

تولد سیما جونه اومدیم خونه دایی علی اگه بدونی داری چیکار میکنی یه تیکه لیمو ترش با دستم دارم میدم انگار نه انگار که لیمو ترشه همچین خوردی که حتی اصلا دهنتو جمع نکردی. جالب اینکه تا دستمو میکشم کنار دست منو میاری نزدیک دهنت لیمو بخوری هرکی ندونه انگار لیمو شیرین داری میخوری دوستت دارم شیرین عسل من 
24 مهر 1396

96/7/10

امروز عصری بابا یاسر گفت دوست دارم من آرسینو بخوابونم غافل از اینکه آرسین باباشو خواب کرد خودش بیدار موند😃😃😃 ...
24 مهر 1396

96/7/7

از دست شیطونیای تو بچه  هروقت رو تخت میزارمت سرتو از تخت میاری بیرون پذیرایی رو نگاه میکنی وروجک موقع خواب یا دستتو از تخت اویزون میکنی یا زبونتو میاری بیرون یا دستتو میکنی دهنت ...
24 مهر 1396

96/7/4

نهمین ماهگرد  البته مامان جونم نشد که همین روز تولدتو بگیرم چون من بعد از 9 ماه رفتم اداره تو رو هم گذاشتم پیش مامان سیما همش فکر میکردم الان غریبی میکنی ولی دیدم نه اصلا صبح دادمت بغل مامانی اصلا بی تابی نکردی برگشتم دنبالت بازم گریه نکردی ولی بدجور بابایی هستی تا بابا یاسر میاد خونه مامان سیما دنبالت بابا رو که میبینی ذوق میکنی و گریه میکنی بابا یاسرم خیلی تورو دوست داره  9 ماه از تولدت میگذره 8 ماهی که 3 نفر شدیم 9 ماهی که به زندگیمون طراوت و شادی جدیدی بخشیدی تو با اومدنت زندگی قشنگمون رو قشنگتر کردیدوستت داریم شاهزاده کوچلو تو یکی از عکسات پیراهن مردونه تنته با ساسبندر عین دومادی شدی که رفته خاستگاری خیلی آقا نشستی مرد...
24 مهر 1396

غذاهایی که اولین بار خوردی

19 شهریور : نون بربری 18 شهریور: انار خوردی دهنتو جمع میکردی 21 شهریور ; استانبولی رو با کلی ماست خوردی کیف کردی 23 شهریور: نون سنگک 27 شهریور: 2 تا کاسه کله پاچه خوردی اصلا فکر نمیوردم خوشت بیاد مغزشو با گوشت ریختم تو آبش تیلیت کردیم بابا یاسر داد خوردی نوش جونت قشنگ من 29 شهریور: ماکارونی خوردی یخوردش رو هم با دستت گرفته بودی 31 شهریور: حلیم خوردی خیلی هم دوست داشتی حلیم نذری ...
24 مهر 1396

96/6/24

امروز خیلی خوشحالم چون برا اولین بار داری میگی ماما  انگار دنیارو به من دادن پشت هم میگی ماماماما ...
24 مهر 1396