1402/9/30
امروز تو حیاط طالقان تبر برداشتی کلی چوب قطع کنی داس بر داشتی به بابایی کمک میکنی کار کشاورزی میکنی تو حیاط آتیش روشن کردیم بلال کباب کردیم برات ...
1402/9/29
امروز اومدیم طالقان ناهار رستوران عمو سعید که جای خیلی قشنگیه دعوت شدیم چون عمه سوده اومده ایران همگی رو دعوت کردن عمه سوده 24 آذر اومد ایران برات کواد کوپتر اورده ...
1402/9/28
امروز تو مدرسه جشن یلدا دارید کلی رقصیدین کلی خوراکی خوردیحسابی جشن گرفتید ...
1402/9/20
امروز خونه بابا ابراهیم تولد مونا جون بود برای مونا روی کادوش نوشتی مونا دوستت دارم . قشنگ من تو خیلی بچه کوچیک دوست داری یه دختر بچه ناز اونجا بود همش بقلش میکنی تازه به نیما گفتی به مامان و بابام بگو برا من یه خواهر یا برادر بیارن ...
1402/9/19
امروز غزاله اومد خونمون با یه کیک که من رو سوپرایز کنه ...
1402/9/15
امروز روز حسابداره با من اومدی کاخ گلستان جشن روز حسابدار بود میکروفون روشن کردی میگی سلام خوبید روزتون مبارک تازه تو جلسه پرسیدن کی دوست داره معاون بشه تو دستت بردی بالا بعد با مترو با هم برگشتیم خونه مارشمال خوشگل خریدیم تو راه هم انقدر خسته بودی گل تو دستت تو تاکسی خوابت برد ...
1402/9/14
امروز تولد منه مامان سیماینا هم خونه ما هستن من رو سوپراز کردی برام کیک گرفتید انقدر مهربونی به بابایی میگی مامانم حقش بود کادوی خوب بهش بدیم ...
1402/9/10
امروز اوردمت کلوپ ورزشی کلی بازی های فکری و هیجانی انجام دادی کلی داری کیف میکنی ...