1400/10/28
امشب با هم اومدیم خونه خاله غزاله خاله غزاله بهت اسلایم داد
نویسنده :
مهسا
9:45
1400/10/26
امروز با مونا جون و مانیا و نیما و دوستای مانیا اومدیم پارک لاله نمایش عروسکی و کلی هم رفتیم تو پارک بازی کردین مانیا افتاد زمین کلی گریه کرد تو بخاطر اینکه مانیا ناراحت نباشه شروع کردی دویدن و همش خودت رو مینداختی زمین که مانیا دیگه گریه نکنه انقدر که تو آقا و مهربونی
1400/10/22
چند روزه دندونت درد میکنه اوردیمت دندونپزشکی خیلی خوشت اومده همه وسیله ها رو میگی بزار من انجام بدم جایزه هم بهت داد خانم دکتر چون خیلی پسر خوبی هستی دندونت رو امروز عصب کشی کردیم
1400/10/20
مامانی تو یه قلک داری که بهت گفتم باید پول هات رو خودت جمع کنی برا خودت هرچی دوست داری بخری امروز قلکت رو شکوندیم
1400/10/15
امشب عمه سوده اومد خونمون موند دیگه کلی داری ذوق میکنی
نویسنده :
مهسا
9:39
1400/9/13
عزیزکم امروز تو مهد یعنی همون آموزشگاه زبان برات جشن تولد گرفتیم کل دوستات هستن خیلی خوش میگذره بهت کلی داری کیف میکنی کیک رو مرد عنکبوتی سفارش دادیم عکس خودت با لباس مرد عنکبوتی روش هست
1400/10/9
پسر قشنگم تولدت 4 دی هست ولی ما امروز خونه مامان زهرا برات تولد گرفتیم نیما و مانیا هم هستن مانیا برات یه کادو قشنگ اورده که ساختنی هست
1400/9/30
امشب به مناسبت تولدت و شب یلدا مامان سیما و بابایی و عمو مهدی و عمه سوده اومدن خونمون تولد بازی کردیم